اضطراب و نگرانی در کودکان
بسیاری از کودکان امروزی دچار اضطراب و نگرانی هستند و این برای والدین بسیار نگران کننده است و برای آنها سخت است ببینند فرزندشان دچار اضطراب و نگرانی است و همین اضطراب و نگرانی هاست که در دراز مدت شخصیت فرد را شکل می دهد. در نگاه اول اینگونه به نظر می رسد که کودکان نباید نگران چیزی باشند زیرا آنها هیچ یک از دغدغه های افراد بزرگسال را ندارند و نگرانی آنها شاید زیاد به چشم نیاید. اما به طور طبیعی تمامی کودکان دچار نگرانی می شوند و به خاطر ظرافت موجود دلواپسی های آنان بیشتر از دیگران است و اگر نا امیدی و شکست ها یک جا جمع شوند کودک دچار یاس شده و استرس به او روی می آورد.
اضطراب یکی از شایع ترین اختلالات موجود در دنیا می باشد که درهر سن و سالی بروز پیدا می کند و تقریبا از هر 8 نفر 1 نفر دچار اختلالات اضطرابی است. برخی از این اضطراب ها گذرا هستند و زود از بین می روند اما برخی نیز به طور مستمر ادامه دارند که می توان بر عملکرد کودک اثر بگذارد. آنچه باعث اضطراب و نگرانی کودک می شود به سن و سال و مرحله ای که پای در آن گذاشته بستگی دارد.
عده ای در سن مدرسه نگران نمرات درسی خود هستند و عده ای نگران مسابقات ورزشی که در آن شرکت دارند و عده ای نیز در برخورد با دیگران دچار مشکل می شوند که همه ی این موارد طبیعی به نظر می رسند اما گاهی اوقات موارد دیگری وجود دارند که طبیعی نیستند و ممکن است به کودک آسیب جدی بزند. به طور کلی اختلالات اضطرابی به چند دسته تقسیم می شوند.
اختلالات اضطرابی فراگیر
کودک ممکن است که نگرانی های بیش از حد و غیر قابل کنترلی در مورد مسائل مختلف درون خانواده یا در مورد بلایای طبیعی، مسائل تحصیلی و یا حتی برخورد با دوستان و هم سن و سالان خود داشته باشند که به صورت کم خوابی ، بی خوابی و بی قراری بروز پیدا می کند.
اختلالات اضطرابی اجتماعی
در این نوع اختلال کودک می ترسد که در محیط های اجتماعی و در جمع عای گروهی شرکت کند و همواره گوشه گیری و تنهایی را ترجیح می دهد و آهسته صحبت می کنند و بیشتر سعی دارند غرق در دنیای خود باشند و ارتباطات خود را حتی به صورت تلفنی به حداقل می رسانند.
اختلالات اضطرابی جدایی
این نوع اختلال هم می تواند ژنتیکی باشد و هم عوامل محیطی در آن دخیل باشد. در این نوع اضطراب کودک در صورت جدایی از مادر، مضطرب و نگران می شود و از رفتن به هر جایی حتی مهد کودک و مدرسه خود داری می کند و ترس شدیدی همواره همراه اوست که معمولا در سن 7 تا 9 سالگی یا بالاتر، بیشتر خود نمایی می کند.
مدیریت والدین در این موضوع می تواند به کودکان اعتماد به نفس ببخشد و آنها را افرادی متکی به خود در آینده تربیت کند و ممکن است برعکس این موضوع هم اتفاق بیافتد.
چگونه کودک با نگرانی اش کنار بیاید
کودک برای مقابله با هر چیزی نیاز به کمک دارد. سعی کنید همواره به کودک خود نزدیک باشید و از آنها سوال بپرسید و در جریان اتفاقاتی که در طول روز برای او رخ می دهد قرار بگیرید و سعی کنید بفهمید که چه چیزی در ذهن کودک می گذرد و با سوال کردن در مورد احساسات او و نظر خواستن از کودک با او همراه باشید تا احساس تنهایی نکند و بدانند که همواره یک حامی در کنار اوست. کودک را درک کنید، خوب به او گوش دهید، بگذارید بفهمد که چقدر مهم است و چه اهمیتی برای او قائل هستید و برای رسیدن به راه حل های مناسب برای حل کردن مشکلاتی که اورا آزار می دهد هم فکری کنید. برای کودک تصویری روشن از آینده بسازید و به او بیاموزید که برای رسیدن به آینده روشن باید تا چه اندازه قوی بود و چه کارهایی را انجام داد و بدون اینکه احساسات او را جریحه دار کنید به آنها بیاموزید که این مشکلات زود گذر و موقتی خواهد بود.
گاهی اوقات باید پدر و مادر به فرزند خود نشان دهند که به جای در گیر شدن و فکر کردن مطلق راجب یک موضوع به راحتی آنها را رها کرده و به موضوع دیگری بپردازند و یا در شرایطی که روحیه ی شادتری دارند خوش بینانه تر با او برخورد کنید تا آنها دلگرم تر شوند.
لزوما فکر نکنید چون بزرگ تر هستید بیشتر از کودک خود اطلاعات دارید چون یقینا بهترازاو نمی دانید. کودکان در مسائل پیش رو درست است که بی تجربه و احساسی برخورد می کنند ولی در آن لحظه هیچ کس به اندازه خود آنها عمق فاجعه را درک نمی کند. اگر شما در واکنش به رفتار آنها از کوره به در بروید و نتوانید خود را کنترل کنید آن موقع است که کودک شما در مقابل نگرانی ها همین گونه برخورد خواهد کرد.
خطراتی که از سوی غریبه ها وجود دارد
والدین در برخی از موارد آنقدر نگران می شوند که حتی ممکن است تصور کنند که در آینده کسی به فرزندشان آسیب خواهد رساند. نگرانی های بسیار زیادی در این باره وجود دارد و وقتی که فرزندشان بیرون از خانه است نیز این نگرانی ها تشدید می شود، مثل زمانی که در مهد کودک یا مدرسه به سر می برند و یا در جمع دوستان هستند و در مدت زمانی طولانی خانواده ممکن است اطلاع چندانی از سلامت کودک نداشته باشند. اما باید در نظر گرفت که بسیاری از این نگرانی ها کاملا بی مورد است و با توسعه فرهنگی جوامع افراد در شرایط ایمن تری زندگی می کنند. والدین می توانند با آموزش نکات اخلاقی و بهداشتی به فرزندانشان آنها را در مقابله با اتفاقات آماده کنند، زیرا این دست نگرانی ها ممکن است که به فرزندشان هم انتقال پیدا کند، پس بهتر است که درست و سنجیده این نگرانی ها را به حداقل رساند.
برای اینکه والدین بتوانند تاثیر لازم را بر کودک خود بگذارند بیش از هر چیز باید از خود شروع کنند. کودک به آنها نگاه می کند و مثل والدین خود فکر می کند، تصمیم می گیرد و حتی تغذیه می کند. هر گاه کار درست و اصولی در هر بخش انجام دادیم آنگاه می توانیم از کودک انتظار داشته باشیم که آنها نیز از آن تبعیت کنند. نکته اخر اینکه اگر اضطراب کودک شما بیش از اندازه است و شما با اقدامات مناسب نتوانستید آن را کاهش دهید اصلا این موضوع را دست کم نگیرید و بهتر است به روان شناس کودکان مراجعه کنید.
نویسنده: امید رضایی