اسباب بازی گلف بامتی یک ورزش مفرح است که علاوه بر سرگرم کردن کودک باعث تخلیه انرژی و افزایش اعتماد به نفس در کودک میشود. این بازی می تواند به صورت انفرادی و گروهی انجام شود، به این ترتیب کودک رقابتی شیرین را تجربه می کند. داشتن استراتژی، برنامه ریزی و تصمیم گیری درست و به موقع جزو مهارت هایی است که کودک با این بازی یاد می گیرد علاوه بر این در بازی گلف کودک می بایست توپ ها را به سمت هدف بیاندازد که باعث افزایش دقت و تمرکز در کودکان می شود.این بازی برای کودکان بالای چهار سال مناسب و میتوان آنرا هم در داخل خانه و هم در محیط بیرونی خانه بازی کرد. چوب های بازی از جنس راش میباشد که بارنگ های طبیعی که استاندارد کودکان (EN71) دارد نیز رنگ شده است .
این پیانو با 3 باتری 1.5 ولت قلمی کار می کند. (باتری در جعبه موجود نیست.)
ابعاد جعبه: 53 × 43 × 9 سانتی متر.
ابعاد محصول: 48*78 سانتی متر.
این محصول شامل 3 جغجغه می باشد.
پارچه الیافی موجود در فرش، تجربه ای راحت و راحت را برای کودک شما فراهم می کند.
این محصول توانایی نشستن متعادل کودک شما را بهبود می بخشد.
با استفاده از کلید عملکرد می توانیم صدای کلیدهای پیانو را تغییر دهیم. 5 عملکرد مختلف در محصول وجود دارد.
با 12 موسیقی مختلف لحظات سرگرم کننده ای را برای کودک شما فراهم می کند.
از توانایی های حسی کودکان، ژیمناستیک دست و درک شکل پشتیبانی می کند.
این محصول نقش مهمی در رشد بسیاری از ویژگیها مانند توانایی هماهنگی، ادراک بصری، تحرک، هوش شنوایی کودک شما دارد.
سودوکو مخفف یک عبارت ژاپنی بوده که با حروف فارسی به صورت سو جی وا دو کوشین نیکا گیرو نوشته شده و معنی آن در آن باید تنها باشند می باشد . این عبارت طولانی با در نظر گرفتن برخی از حروف آن به اختصار سودوکو نامیده می شود. جدول سودوکو 4 در 4در دو نوع اعداد و رنگ ها قابل طرح می باشد. سودوکو ۴ در ۴ دارای ۴ سطر و چهار ستون می باشد این مربع 4 در 4 که مجموعاً دارای ۱۶ خانه می باشد خود به چهار مربع کوچک تر دودردو تقسیم شده است همه ۱۶ خانه جدول سودوکو باید با اعداد ۱ الی ۴ یا ۴ رنگ موجود با رعایت قوانین زیر پر شوند ۱ در هر سطر از جدول اعداد ۱ الی ۴ یا ۴ رنگ بدون تکرار قرار گیرند دو در هر ستون از جدول اعداد ۱ الی ۴ یا ۴ رنگ بدون تکرار قرار گیرند ۳ در هر مربع مشخص شده با خطوط که شامل 2 در2خانه بوده اعداد یک الی چهار یا چهار رنگ بدون تکرار قرار گیرند. زمانی جدول سودوکو به طور کامل حل شده که همه ۱۶ خانه آن با اعداد ۱ الی ۴ یا چهار رنگ پر شده و سه قانون بالا نیز رعایت شده باشد . قسمت زیر جعبه فضا برای جمعآوری مهره ها تعبیه شده است .نمونه های دیگری از الگو را در دفترچه راهنما ببینید.
بازی شبِ مافیا یک بازی گروهی و نقش مخفی با روایتی جدید و جذاب از بازی معروف مافیاست،این بازی با وجود شخصیت های متنوع باعث شده تا تمام بازیکنان قابلیت خاصی داشته باشند و در سرنوشت شهر تاثیر گذار شوند. همچنین وجود، قوانین جدید، کارت های حرکت آخر، اتهام و رای گیری به بازی بُعد و جذابیت بسیاری می بخشند. بازیکنان به دو گروه مافیا (اقلیت آگاه) و شهروند (اکثریت ناآگاه) تقسیم می شوند و باید طی بازی با صحبت کردن و توجه به گفتار و رفتار دیگران، جریان بازی را به نفع تیم خودشان پیش ببرند و تیم حریف را با کمک رای گیری و قابلیت هایشان حذف کنند تا کنترل شهر را در دست بگیرند.
– طراحی شده و دارای ویژگی های جالب و متمایز با سایر انواع مافیا
– پرطرفدارترین بازی مافیا در ایران در بین خانواده ها و ایونت ها
– دارای کامل ترین راهنما با توضیح جامع بازی و نقش ها
– هر بازیکن یک نقش منحصر به فرد و تاثیر گذار دارد
– قابلیت نقش ها فقط به شب محدود نمی شود
– امکان به روزرسانی و ارائه نقش های جدید
– داری گروه های مستقل از شهروند و مافیا
– دارای سناریوهای جذاب طراحی شده
برای آگاهی از نقش های درون این بسته به زبانه محتویات در ادامه صفحه مراجعه کنید
قابلیت ضبط صدا پخش موزیک آموزش زبان انگلیسی قابلیت پخش نورهای رنگی دارای درام
مشتری محترم تحویل یاارسال این کالا بین 24 تا 48 ساعت کاری می باشد .جهت تحویل فوری لطفا قبل از ثبت سفارش با پشتیبانی تماس بگیرید
همانطور که کودک شما رشد می کند، او می خواهد تجربیات بازی را تجربه کند که به او اجازه پرورش دهد. فرزند شما می تواند یاد بگیرد که چگونه با این عروسک مامان شود
مارتین به عنوان یک گورخر از شرایط زندگی در باغ وحش خود ناراضی است. تصمیم میگیرد تا به جایی که همواره در رویا تصور میکرده است سفر کند. اما این موضوع با وجود قفس های باغ وحش ممکن نیست. تا اینکه یک شب یک پنگوئن در قفس خود می بیند...
مارتین یک گورخر در باغ وحشی بزرگ در پارکی در نیویورک است به همراه دوستانی عجیب که مانند او گورخر نیستند از جمله یک شیر به نام آلکس، یک اسب آبی به نام گلوریا و یک زرافه به نام ملمن. او هر روز در پارک به همراه دوستانش به اجرای نمایش می پردازد. مارتین در شب تولدش آرزو میکند به طبیعت وحشی برگردد. دوستان او به خصوص آلکس سعی میکنند به مارتین بفهمانند زندگی خارج از باغ وحش مناسب آنها نیست و در حال حاضر آنها در رفاه خوبی هستند. نیمه های شب دوستان مارتین متوجه عدم حضور او در باغ وحش شده. آلکس و دوستانش تصمیم می گیرند با هم به جست و جوی مارتین بپردازند. با راهنمایی ملمن همه با به ایستگاه مرکزی شهر می روند. در هنگام ورود حیوانات به داخل ایستگاه مرکزی مردم با وحشت از ایستگاه خارج می شوند و به سرعت نیروهای پلیس ویژه داخل ایستگاه را پوشش می دهند آلکس و دوستانش بی هوش شده و وقت بیدار شدن خود را درون جعبه هایی زندانی می بینند و در حال انتقال به جایی دیگر. در این بین پنگوئن ها و میمون ها که همراه آلکس در ایستگاه مرکزی زندانی شده بودند پس از فرار از درون جعبه خود اقدام به تغییر مسیر کشتی می نمایند که این تغییر جهت سبب سقوط جعبه های نگه داری آلکس و دوستانش به داخل آب شده و آنها از یک جزیره سر در می آورند. و سعی می کنند به دنبال آدم ها بگردند با شنیدن صدایی از درون جنگل همه با هم به آن سمت حرکت می کنند. آنها با حیوانات بومی جزیره که تعداد زیادی لمور و کفتار هستند برخورد کرده و ناامیدانه به ساحل بر میگردند تا با درست کردن نمادهایی محل خود را به آدم ها نشان دهند. آلکس که به عنوان یک حیوان گوشت خوار همراه گروه است بعد از 2 روز غذا نخوردن شروع به دنبال کردن غذای طبیعی خود دوستانش (یعنی گوشت گیاه خواران) می کند. آلکس برای صدمه نزدن به دوستان خود به سمت پایین جزیره حرکت می کند و تنها خود را محبوس میکند. مارتین که خود را مقصر وضع موجود دانسته به دنبال آلکس می رود تا با هم به باغ وحش خود برگردند. مارتین مورد حمله کفتارها قرار گرفته و از آلکس کمک می خواهد. با توجه به تعداد زیاد کفتارها آلکس و دوستانش به کمک پنگوئن ها اقدام به اجرای یک نمایش ساختگی می کنند که در ان آلکس وانمود میکند می خواهد تمام دوستانش را بخورد. در پایان برای رفع گرسنگی آلکس پنگوئن ها اقدام به درست کردن یک نوع غذای دریایی می کنند تا به جای گوشت بخورد و سوار بر کشتی آماده بازگشت به باغ وحش شوند.
مارتین به عنوان یک گورخر از شرایط زندگی در باغ وحش خود ناراضی است. تصمیم میگیرد تا به جایی که همواره در رویا تصور میکرده است سفر کند. اما این موضوع با وجود قفس های باغ وحش ممکن نیست. تا اینکه یک شب یک پنگوئن در قفس خود می بیند...
مارتین یک گورخر در باغ وحشی بزرگ در پارکی در نیویورک است به همراه دوستانی عجیب که مانند او گورخر نیستند از جمله یک شیر به نام آلکس، یک اسب آبی به نام گلوریا و یک زرافه به نام ملمن. او هر روز در پارک به همراه دوستانش به اجرای نمایش می پردازد. مارتین در شب تولدش آرزو میکند به طبیعت وحشی برگردد. دوستان او به خصوص آلکس سعی میکنند به مارتین بفهمانند زندگی خارج از باغ وحش مناسب آنها نیست و در حال حاضر آنها در رفاه خوبی هستند. نیمه های شب دوستان مارتین متوجه عدم حضور او در باغ وحش شده. آلکس و دوستانش تصمیم می گیرند با هم به جست و جوی مارتین بپردازند. با راهنمایی ملمن همه با به ایستگاه مرکزی شهر می روند. در هنگام ورود حیوانات به داخل ایستگاه مرکزی مردم با وحشت از ایستگاه خارج می شوند و به سرعت نیروهای پلیس ویژه داخل ایستگاه را پوشش می دهند آلکس و دوستانش بی هوش شده و وقت بیدار شدن خود را درون جعبه هایی زندانی می بینند و در حال انتقال به جایی دیگر. در این بین پنگوئن ها و میمون ها که همراه آلکس در ایستگاه مرکزی زندانی شده بودند پس از فرار از درون جعبه خود اقدام به تغییر مسیر کشتی می نمایند که این تغییر جهت سبب سقوط جعبه های نگه داری آلکس و دوستانش به داخل آب شده و آنها از یک جزیره سر در می آورند. و سعی می کنند به دنبال آدم ها بگردند با شنیدن صدایی از درون جنگل همه با هم به آن سمت حرکت می کنند. آنها با حیوانات بومی جزیره که تعداد زیادی لمور و کفتار هستند برخورد کرده و ناامیدانه به ساحل بر میگردند تا با درست کردن نمادهایی محل خود را به آدم ها نشان دهند. آلکس که به عنوان یک حیوان گوشت خوار همراه گروه است بعد از 2 روز غذا نخوردن شروع به دنبال کردن غذای طبیعی خود دوستانش (یعنی گوشت گیاه خواران) می کند. آلکس برای صدمه نزدن به دوستان خود به سمت پایین جزیره حرکت می کند و تنها خود را محبوس میکند. مارتین که خود را مقصر وضع موجود دانسته به دنبال آلکس می رود تا با هم به باغ وحش خود برگردند. مارتین مورد حمله کفتارها قرار گرفته و از آلکس کمک می خواهد. با توجه به تعداد زیاد کفتارها آلکس و دوستانش به کمک پنگوئن ها اقدام به اجرای یک نمایش ساختگی می کنند که در ان آلکس وانمود میکند می خواهد تمام دوستانش را بخورد. در پایان برای رفع گرسنگی آلکس پنگوئن ها اقدام به درست کردن یک نوع غذای دریایی می کنند تا به جای گوشت بخورد و سوار بر کشتی آماده بازگشت به باغ وحش شوند.
مارتین به عنوان یک گورخر از شرایط زندگی در باغ وحش خود ناراضی است. تصمیم میگیرد تا به جایی که همواره در رویا تصور میکرده است سفر کند. اما این موضوع با وجود قفس های باغ وحش ممکن نیست. تا اینکه یک شب یک پنگوئن در قفس خود می بیند...
مارتین یک گورخر در باغ وحشی بزرگ در پارکی در نیویورک است به همراه دوستانی عجیب که مانند او گورخر نیستند از جمله یک شیر به نام آلکس، یک اسب آبی به نام گلوریا و یک زرافه به نام ملمن. او هر روز در پارک به همراه دوستانش به اجرای نمایش می پردازد. مارتین در شب تولدش آرزو میکند به طبیعت وحشی برگردد. دوستان او به خصوص آلکس سعی میکنند به مارتین بفهمانند زندگی خارج از باغ وحش مناسب آنها نیست و در حال حاضر آنها در رفاه خوبی هستند. نیمه های شب دوستان مارتین متوجه عدم حضور او در باغ وحش شده. آلکس و دوستانش تصمیم می گیرند با هم به جست و جوی مارتین بپردازند. با راهنمایی ملمن همه با به ایستگاه مرکزی شهر می روند. در هنگام ورود حیوانات به داخل ایستگاه مرکزی مردم با وحشت از ایستگاه خارج می شوند و به سرعت نیروهای پلیس ویژه داخل ایستگاه را پوشش می دهند آلکس و دوستانش بی هوش شده و وقت بیدار شدن خود را درون جعبه هایی زندانی می بینند و در حال انتقال به جایی دیگر. در این بین پنگوئن ها و میمون ها که همراه آلکس در ایستگاه مرکزی زندانی شده بودند پس از فرار از درون جعبه خود اقدام به تغییر مسیر کشتی می نمایند که این تغییر جهت سبب سقوط جعبه های نگه داری آلکس و دوستانش به داخل آب شده و آنها از یک جزیره سر در می آورند. و سعی می کنند به دنبال آدم ها بگردند با شنیدن صدایی از درون جنگل همه با هم به آن سمت حرکت می کنند. آنها با حیوانات بومی جزیره که تعداد زیادی لمور و کفتار هستند برخورد کرده و ناامیدانه به ساحل بر میگردند تا با درست کردن نمادهایی محل خود را به آدم ها نشان دهند. آلکس که به عنوان یک حیوان گوشت خوار همراه گروه است بعد از 2 روز غذا نخوردن شروع به دنبال کردن غذای طبیعی خود دوستانش (یعنی گوشت گیاه خواران) می کند. آلکس برای صدمه نزدن به دوستان خود به سمت پایین جزیره حرکت می کند و تنها خود را محبوس میکند. مارتین که خود را مقصر وضع موجود دانسته به دنبال آلکس می رود تا با هم به باغ وحش خود برگردند. مارتین مورد حمله کفتارها قرار گرفته و از آلکس کمک می خواهد. با توجه به تعداد زیاد کفتارها آلکس و دوستانش به کمک پنگوئن ها اقدام به اجرای یک نمایش ساختگی می کنند که در ان آلکس وانمود میکند می خواهد تمام دوستانش را بخورد. در پایان برای رفع گرسنگی آلکس پنگوئن ها اقدام به درست کردن یک نوع غذای دریایی می کنند تا به جای گوشت بخورد و سوار بر کشتی آماده بازگشت به باغ وحش شوند.